مهرتاش جانمهرتاش جان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

مهرتاش فرشته مهربانی ها

مهرتاش قشنگم اولین روز از هفته 29 رو شروع کرد

    خدای من الان پسرم  حدود 1100 گرم وزن داره و قدش كمي بيشتر از 38 سانتي متر اشده . وای خدا باورم نمیشه ممنونم واسه این نی نی خوشمزه که به ما دادی ماهيچه ها و ريش دارن به رشد خودشون  ادامه مي دن و سرش بزرگتر مي شه تا با مغز در حال رشدش(كه در حال ساختن ميلياردها سلول عصبي است) هماهنگ شه.  الهی قربون اون مغز متفکرت و اون قد و بالات بشم من  با اين سرعت بالاي رشد  نيازهاي غذايي آقا مهرتاش ما در اين سه ماهه به حداكثر مقدار خود مي رسند. واسه همین مامانی به مقادير زيادي پروتئين، ويتامين C، اسيد فوليك، آهن و كلسيم نياز داره تا بتونه  نيازهاي غذايي خودش و آقا مهرتاش رو به خوبي تامين كنيد، . اسكلت مهر...
25 دی 1390

وای که چقدر توی خونه خوش می گذره

پسر قشنگ مامان سلام عزیز دلم هفته گذشته مامان حالش یکمی بد شد از روز شنبه همش دلم درد می کرد واسه همین خانم دکتر به مامان گفت باید استراحت کنه . منم از روز دوشنبه به بعد رو مرخصی گرفتم و نرفتم شرکت این مدت خونه باباجون بودم و اونا حسابی از من و تو مراقبت کردن عزیزم . بابایی هم که حسابی درگیر امتحانتشه عزیز دلم ، خیلی زحمت میکشه و خسته میشه تا بتونه یه آینده بهتر واسه من و تو فراهم کنه عزیزم باید قدر زحمتاش رو بدونی گلم حالا برات میگم که توی هفته گذشته چه اتفاقایی افتاد روز شنبه عمو کاوه رفت جواب تست قند رو گرفت و خوشبختانه هیچ مشکلی نبود و خیال مامان بابا راحت شد روز یکشنبه 18 دیماه سرویس خواب مهرتاشم رسید ، مامان بابا که خیلی خو...
25 دی 1390

مهرتاش کوچولوی مامان کم تحرک شده

مهرتاشم از روز پنج شنبه تا الان تحرکت کمتر شده  نمی دونم چرا مامانی!!!!!!!!!!!1 الهی مادر به قربونت بره نکنه از بس من گفتم شیطونی بهت برخورده  آره؟ آخه فدات بشم من باهات شوخی می کنم تازه من از خوشحالی با ذوق میگم من عاشق شیطونیاتم جیگر مامان وقتی تکون نمی خوری مادر همش حوصلش سر میره قربونت بشم من دلم برات تنگ میشه کوچولوی قشنگم ... می خوام تند تند تکون بخوری زن عمو زیبا میگه پسرمون داره بزرگتر میشه و جاش تنگ تر میشه واسه همین نیم تونه زیاد ورجه وورجه کنه :) قربونت بشم تپلی مامان. راستی روز سه شنبه با بابا جون رفتم جواب آزمایش خون و تیروئید رو نشون خانم دکتر دادم گفت همه چیز خوبیه چند روزی حالم خوب نبود اون هفته شنبه...
17 دی 1390

کوچولوی مامان وارد هفته 27 شد فداش بشم

مهرتاش من داره  تمام فضای شکمم رو پر مي كند! توی اين هفته کوچولوی نازنینم  حدود 900 گرم وزن دارد و طول بدنش هم 36.5 سانتي متر است. مهرتاش کوچولو حالا دیگه  می تونه چشمای خودش رو  باز و بسته كند و در زمانهاي مشخصي مي خوابد و بيدار مي شود. الهی قربونت برم آخه توی کی می خوابی ؟ کی بیدار میشی ؟ کاشکی منم می دونستم  پسرم می تونه انگشتاش رو هم بمکه . هرچند ريه هاش هنوز كاملا رشد نكرده است، اما در صورتي كه در اين زمان خدای ناکرده  بطور اتفاقي نارس به دنيا بيايد، با كمك دستگاه ريه او قادر خواهد بود تنفس را انجام دهد . نه مهرتاش من می مونه و به  وقتش به دنیا میاد قربونش بشم مگه نه مامان؟ وای از حالا به بعد مم...
11 دی 1390

آخرین روز از 3 ماهه دوم آقا مهرتاش مامان و چکاب ماهیانه

گل قشنگم سلام تا الان با همدیگه  6 ماه رو پشت سرگذاشتیم عزیز دلم  و دیروز آخرین روز از  3 ماهه دوم بود دیروز بعد از ظهر بابا جون زحمت کشیدن و مامان رو بردن دکتر اول خانم دکتر کلی با مامان صحبت کرد و به سوالای مامان جواب داد و مامان متوجه شد که خیلی از ناراحتیهاش مثل درد دنده های سمت راست و شکم و ... کاملا طبیعیه و مربوط به دوران بارداری هستش و جای نگرانی نیست خدارو شکر خانم دکتر بازم تاکید کرد که مامان باید تایم کاریش رو کوتاه کنه و کمتر بمونه سر کار عزیز دلم ولی تو که می دونی هنوز موافقت نکردن با مامان و باید منتظر بمونیم ببینیم چکار می کنن این بدجنسا خانم دکتر گفت مامان 2 کیلو هم وزنش اضافه شده تا الان شدم 57 کیل...
9 دی 1390

دوست جدید مهرتاش کوچولو ، جغله

مهرتاشم چند روز پیش داشتم صندوق نظرات وبلاگت رو چک می کردم که دیدم جغله جون اومده به وبلاگت سر زده و دوست داره با همدیگه دوست باشین اون یه داستان جالب داره که واسمون توی ولاگش می نویسه و ما میریم می خونیم و کلی لذت می بریم منم پیشنهادش رو با کمال میل پذیرفتم و حالا شماها با هم دوست شدین  باید ببینیم آخر ماجرا این جغله پسر درسخونی میشه یا به تنبلی ادامه میده امیدوارم موفق بشه کتاباش رو زودتر پیدا کنه مهرتاشم مامان تو هم توی سرزمین تنبلی به دوستت کمک کن تا راهش رو پیدا کنه و بتونه کتاباش رو برگردونه آفرین پسر قشنگم اینم از عکس دوست شیطونت ...
5 دی 1390

آخرین روزهای سه ماهه دوم بارداری و تکون های آقا مهرتاش من

سلام جیگرم این هفته آخرین هفته از سه ماهه دوم رو داریم می گذرونیم عزیز مامان چند روزی هست احساس می کنم تکونات یه جور دیگه شده علاوه بر اون لگدا که قبلا میزدی انگار وقتی تکون می خوری اعضای بدنت رو هم حس می کنم قشنگم الان خیلی بیشتر لذت می برم وقتی تکون می خوری پریشب که انگار داشتی اون تو بندری می رقصیدی اینقدر بامزه بود که نگو چندتایی با هم ضربه میزدی و هی تو دلم بالا و پایین میشدی دیروزم از صبح شیطونی کردی تا شب بعد از ظهر بابایی دست گذاشت رو شکمم و حسابی کیف کرد یه لگدایی زدی تو دست بابایی که بابا هی می گفت اهو اهو نگاش کن چه بلا شیطون شده دیروز عصر هم به هز دو طرفم لگد میزدی عزیزم خیلی بامزه بود و لذت بردم   دیگه پسرم ...
5 دی 1390

مهرتاشم امروز وارد هفته 26 شد قربونش بشم

الان دیگه  وزن مهرتاش من حدود 900 گرم و طول بدنش از سر تا پاشنه پا حدود 35.5 سانتي متر است. وای مامانی فدات بشه الهی کی تورو می بینم آخه ؟ عصبهاي گوش آقا مهرتاش ما دارن کامل تر میشن  كه در نتيجه به صداهاي مختلف بهتر پاسخ میدن.هوراااااااااااااااااااااااااا ريه هاي گل پسرم در حال رشد هستند و او با نفسهاي كوچكش مقادير كمي از مايع آمنيوتيك را تنفس مي كند وای مادر به قربونت بره که کم کم نفس هم میکشی ، اين تمرين براي تولد او و هنگامي كه مي خواد براي اولين بار با هوا تنفس كند بسيار مفيد است. بيضه هاي مهرتاش کوچولو در حال حركت به سمت كيسه بيضه هستند كه درچند روز آينده به مقصد نهايي خود مي رسند. الهی دورت بگردم من مامانی که هر هفته ...
4 دی 1390

شب یلدا

مهرتاش قشنگ مامان ، دیشب  شب یلدا بود ، همگی خونه بابا جونت جمع بودیم فقط جای عمو کاوه الی بود اون نتونست بیاد چون باید میر فت دانشگاه . امسال خاله پریسا زحمت کشید و میز یلدا رو چید آخه اولین یلدای کیان خاله بود . میز یلدا خیلی خوشگل شد عزیزم. جای تو بین ماها خالی بودش قشنگم همه می گفتن ایشالا سال دیگه باید واسه مهرتاش میز یلدا بچینیم ایشالا. وای تا اونموقع هم پسرم حسابی بزرگ و خوشگل شده . یه لباس دیدم شکل هندونه است می خوام برات بخرم تا اونشب تنت کنی فکر کنم خیلی بامزه میشی جیگر مامان. اونشب خیلی خوش گذشت بعد از 1.5 ماه مامان جون رو دیدیم و دور هم جمع شده بودیم . امیدوارم به همه خوش گذشته باشه . اینم عکس از میز یلدای سال 90 ...
1 دی 1390